به گزارش مشرق، "عبدالباری عطوان" با اشاره به این موضوع در مطلبی در روزنامه اینترنتی "رأی الیوم" نوشت:
"عادل الجبیر" وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای روس خود "سرگئی لاوروف" با سخنانی به دور از اصول دیپلماتیک و ابزارهای نرم آن سخن گفت؛ به ویژه هنگامی که وارد موضوع سوریه و سرنوشت بشار اسد شد.
سخنان او خوشایند لاوروف وزیر خارجه روسیه نبود. لاوروف تأکید کرد که براندازی بشار اسد از راه های نظامی موجب سلطه داعش بر سوریه می شود، زیرا روسیه داعش را خطری می داند که سوریه، عربستان و دیگر کشورهای منطقه را تهدید می کند. وی افزود که سوریها خودشان باید سرنوشت اسد را از طریق گفتگوی فراگیربا مشارکت همه طرفهای ذیربط مشخص کنند. این سخنان مانند این بود که لاوروف به الجبیر می گوید: "چرا در امور دیگران دخالت می کنید، درحالیکه اگر کسی در امور شما دخالت کند خشمگین می شوید."
لاوروف در این کنفرانس عبارت خطرناکی را به زبان آورد و الجبیر و دولتش را "احمق نادان" توصیف کرد.
این کلمه به سرعت در شبکه های اجتماعی پخش شد؛ وزیر خارجه روسیه فراموش کرد که میکروفون کناری او باز است و شاید هم این کار عمدی بود تا پیامی شدید به مهمانش و دولت او برساند.
بسیاری از مسؤولان سعودی از روشهای مختلفی اعلام کردند که "توفان قاطعیت" نباید در یمن متوقف شود و باید به سوریه امتداد یابد؛ ولی این مسؤولان سعودی نمی دانند که سوریه کاملا با یمن تفاوت دارد .. و این امر بیانگر آن است که چرا نبرد در سوریه وارد پنجمین سال خود شده است؛ درحالیکه پیش بینی ها این بود که این جنگ فقط چند ماه طول می کشد.
در سخنان وزیر خارجه عربستان در این کنفرانس مطبوعاتی دو تناقض عمده مشخص بود:
نخست این که الجبیر بر ضرورت باقی ماندن نهادهای نظام سوریه از جمله نهادهای امنیتی و نظامی (ارتش) و رفتن بشار اسد برای جلوگیری از تکرار حوادث سوریه و عراق و ایجاد خلأ امنیتی و نظامی و ایجاد بحران و آشوب در سوریه تأکید کرد.
دوم هم متهم کردن بشار اسد به ایجاد داعش در سوریه بود.
عربستان سعودی از مخالفان سوریه با پول و سلاح حمایت کرد تا نظام سوریه را برچیند و ارتش را نابود کند؛ ارتشی که از نظام این کشور حمایت می کند و عربستان مدعی است که بیش از 200 هزار سوری را کشته است.
چگونه است که یک بار از نظر عربستان ارتش سوریه جنایتکار است، و بار دیگر به ارتش ملی تبدیل می شود که باید تا آخرین روز باقی بماند. الجبیر و دولت او چگونه این تناقض بزرگ را توضیح می دهند؟ امیدواریم که به این تناقض پاسخ دهد.
اما درباره موضوع دوم، تاریخچه به وجود آمدن داعش کاملا برخلاف گفته های وزیر خارجه عربستان است.
وهابیت عقیده اصلی داعش است، و این گروه تروریستی بیشترین مقبولیت مردمی را نزد جوانان سعودی و مبلغان آن دارد. بیشترین حمایت مالی این گروه تروریستی از منابع رسمی و مردمی عربستان است .. قبل از آن که مسؤولان سعودی به خطر این گروه تروریستی پی ببرند و قوانینی را برای جرم دانستن عضویت در آن و یا حمایت از این گروه صادر کنند.
ما در اینجا واقعیتهای علمی و مستند را بیان می کنیم، البته نه برای تبرئه این طرف یا طرف مقابل؛ ابو مصعب الزرقاوی که نخستین بذر داعش را کاشت عضو حزب بعث سوریه و یا عراق نبود؛ بلکه سرکرده گروه "توحید و جهاد" بود. او هیچگاه به سوریه پا نگذاشت و فقط نماینده القاعده در عراق بود.
آشکار است که جناب الجبیر که اکنون به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی سعودی جایگزین سعود الفیصل شده است، دانش کافی در این زمینه ندارد. البته این عیب نیست زیرا فقط 3 ماه از رسیدن او به این این پست می گذرد. ولی او باید این دانش را بیاموزد و سخنانش را با دقت بسیار زیاد بیان کند، به ویژه هنگامی که در حال تعامل با بزرگان سیاست خارجی بین المللی و منطقهای مانند سرگئی لاوروف است.
"عادل الجبیر" وزیر امور خارجه عربستان در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای روس خود "سرگئی لاوروف" با سخنانی به دور از اصول دیپلماتیک و ابزارهای نرم آن سخن گفت؛ به ویژه هنگامی که وارد موضوع سوریه و سرنوشت بشار اسد شد.
سخنان او خوشایند لاوروف وزیر خارجه روسیه نبود. لاوروف تأکید کرد که براندازی بشار اسد از راه های نظامی موجب سلطه داعش بر سوریه می شود، زیرا روسیه داعش را خطری می داند که سوریه، عربستان و دیگر کشورهای منطقه را تهدید می کند. وی افزود که سوریها خودشان باید سرنوشت اسد را از طریق گفتگوی فراگیربا مشارکت همه طرفهای ذیربط مشخص کنند. این سخنان مانند این بود که لاوروف به الجبیر می گوید: "چرا در امور دیگران دخالت می کنید، درحالیکه اگر کسی در امور شما دخالت کند خشمگین می شوید."
لاوروف در این کنفرانس عبارت خطرناکی را به زبان آورد و الجبیر و دولتش را "احمق نادان" توصیف کرد.
این کلمه به سرعت در شبکه های اجتماعی پخش شد؛ وزیر خارجه روسیه فراموش کرد که میکروفون کناری او باز است و شاید هم این کار عمدی بود تا پیامی شدید به مهمانش و دولت او برساند.
بسیاری از مسؤولان سعودی از روشهای مختلفی اعلام کردند که "توفان قاطعیت" نباید در یمن متوقف شود و باید به سوریه امتداد یابد؛ ولی این مسؤولان سعودی نمی دانند که سوریه کاملا با یمن تفاوت دارد .. و این امر بیانگر آن است که چرا نبرد در سوریه وارد پنجمین سال خود شده است؛ درحالیکه پیش بینی ها این بود که این جنگ فقط چند ماه طول می کشد.
در سخنان وزیر خارجه عربستان در این کنفرانس مطبوعاتی دو تناقض عمده مشخص بود:
نخست این که الجبیر بر ضرورت باقی ماندن نهادهای نظام سوریه از جمله نهادهای امنیتی و نظامی (ارتش) و رفتن بشار اسد برای جلوگیری از تکرار حوادث سوریه و عراق و ایجاد خلأ امنیتی و نظامی و ایجاد بحران و آشوب در سوریه تأکید کرد.
دوم هم متهم کردن بشار اسد به ایجاد داعش در سوریه بود.
عربستان سعودی از مخالفان سوریه با پول و سلاح حمایت کرد تا نظام سوریه را برچیند و ارتش را نابود کند؛ ارتشی که از نظام این کشور حمایت می کند و عربستان مدعی است که بیش از 200 هزار سوری را کشته است.
چگونه است که یک بار از نظر عربستان ارتش سوریه جنایتکار است، و بار دیگر به ارتش ملی تبدیل می شود که باید تا آخرین روز باقی بماند. الجبیر و دولت او چگونه این تناقض بزرگ را توضیح می دهند؟ امیدواریم که به این تناقض پاسخ دهد.
اما درباره موضوع دوم، تاریخچه به وجود آمدن داعش کاملا برخلاف گفته های وزیر خارجه عربستان است.
وهابیت عقیده اصلی داعش است، و این گروه تروریستی بیشترین مقبولیت مردمی را نزد جوانان سعودی و مبلغان آن دارد. بیشترین حمایت مالی این گروه تروریستی از منابع رسمی و مردمی عربستان است .. قبل از آن که مسؤولان سعودی به خطر این گروه تروریستی پی ببرند و قوانینی را برای جرم دانستن عضویت در آن و یا حمایت از این گروه صادر کنند.
ما در اینجا واقعیتهای علمی و مستند را بیان می کنیم، البته نه برای تبرئه این طرف یا طرف مقابل؛ ابو مصعب الزرقاوی که نخستین بذر داعش را کاشت عضو حزب بعث سوریه و یا عراق نبود؛ بلکه سرکرده گروه "توحید و جهاد" بود. او هیچگاه به سوریه پا نگذاشت و فقط نماینده القاعده در عراق بود.
آشکار است که جناب الجبیر که اکنون به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی سعودی جایگزین سعود الفیصل شده است، دانش کافی در این زمینه ندارد. البته این عیب نیست زیرا فقط 3 ماه از رسیدن او به این این پست می گذرد. ولی او باید این دانش را بیاموزد و سخنانش را با دقت بسیار زیاد بیان کند، به ویژه هنگامی که در حال تعامل با بزرگان سیاست خارجی بین المللی و منطقهای مانند سرگئی لاوروف است.